عدالت جگر ميخواهد!
زنداني اين جهان است ،يوسفي كه به دست برادران دشمن در چاه اين جهان محبوس گشته است و تمامي توان خود را بايد صرف اين زندان و بيرون آمدن ازين چاه كند. بديهي است هنگامي كه رابطه انسان با دنيا و طبيعت رابطه زنداني و زندان و به چاه افتادن است انسان نمي تواند جز "خلاصي" داشته باشد. اما از نظر اسلام اين رابطه ي چاه و در چاه افتادن و رابطه زنداني و زندان نيست .بلكه رابطه كشاورز و مزرعه و ...عابد و معبود است .
دنيا از نظر اسلام مدرسه انسان و محل تربيت و جايگاه تكامل اوست .امير المومنين علي عليه السلام ، مردي كه مي پنداشت دنيا مذموم همين جهان مادي است را مورد ملامت قرار داد و او رابه اشتباهاتش آگاه ساخت . از نگاه اسلام نه جهان بيهوده آفريده شده و انسان غلط آمده است و نه علايق فطري و طبيعي انسان اموري نبايستني است .
امير المومنين علي عليه السلام مكرر مطالبي از اين دست دارند كه دنيا خوب جايي است اما براي كسي كه بداند اين جاه قرار گاه دائمي نيست و گذرگاه و منزلگاه او است. "و لنعم دار مالم يرض بها دارا "خوب خانه اي است دنيا اما براي كسي كه آن را خانه خود نداد *؛ويا "الدنيا مجاز لا دار قرار ،فخذوا من ممركم لمقركم"دنيا خانه ي بين راه است نه خانه اصلي و قرارگاه دائمي*. دنيايي كه باعث "اسيرزيستي" انسان باشد نه" آزاد زيستي" او ، اسلام در تعلميات خويش مبارزه اي بي امان با آن دارد .
ارزش انسان به كمال مطلوب هايي است كه جستجو مي كند بديهي است كه اگر بطور مثال مطلوبي بالاتر از شكم خود نداشته باشد و تمام تلاش و آرزوهايش در همين حد باشد ارزشي بيش تر از"شكم"نخواهد داشت .امير المومنين علي عليه السلام مي فرمايد:آن كسي كه همه هدفش پركردن شكم است ارزشش با آنچه از شكم خارج مي گردد برابر است . واينجاست كه دنيا انسان را قرباني ساخته و از انسانيت ساقط مي كند .
امير المومنين امير المومنين علي عليه السلام مردم را به دو گروه تقسيم مي كند ،اهل دنيا و اهل آخرت و اهل دنيا را به چهار گروه :
-گروه اول: مردم آرام و گوسفند صفت كه هيچ گونه تباه كاري نه به صورت زور و تظاهر و نه به صورت فريب وزير پرده، از آن ها ديده نمي شود ؛ولي تنها به اين دليل كه عرضه اش را ندارند. اين ها آرزويش را دارند ،اما قدرتش را ندارند.
-گروه دوم: هم آرزويش را دارند وهم همت و قدرتش را ؛ دامن به كمر زده ،پول و ثروت گرد ميآورند ،يا قدرت و حكومت به چنگ مي آورند و يا مقاماتي را اشغال مي كنند و از هيچ فسادي كوتاهي نمي كنند.
-گروه سوم : گرگاني هستند در لباس گوسفند، جو فروشاني هستند گندم نما ، اهل دنيا اما در سيماي اهل آخرت ؛ سرها را به علامت قدس فرو مي افكنند ،گام ها را كوتاه بر ميدارند جامه بالا مي زنند و در ميان مردم آنچنان ظاهر مي شوند كه اعتمادها را به خود جلب كنند و مرجع امانات مردم قرار گيرند .
-گروه چهارم :در حسرت آقايي و رياست به سر مي برند و درآتش اين آرزو مي سوزند اما حقارت نفس آنان را خانه نشين كرده است و براي اين كه پرده روي اين حقارت بكشند ،به لباس اهل زهد در مي آيند .
امير المومنين علي عليه السلام اين چهار گروه را علي رغم اختلافاتي كه از نظر رفتار و سبك و نظر روحياتي دارند را يك گروه مي داند اهل دنيا . چرا كه همه آن ها در يك خصيصه مشتركند وان اين كه همه آن ها مرغاني هستند كه به نحوه ماديان دنيا آنها را شكار كرده واز رفتار و پرواز انداخته است انسانهايي هستند اسير و برده .
چفیه ای که بر دوش رهـبرم است نشان دهنده ی این است که هنوز جنگ تمام نشده است و من و تـو افسـران ایـن جـنگ (جـنگ نـرم ) هستیم .